درس هفتم:احکام نون ساکن وتنوین
حرف حلقى شش بود اى باوفا
همزه ، هاء و عین و حاء و غین و خاء
مانند:
(همزه ): یَنْاَوْنَمَنْ امَنَرَسُولٌ اَمینٌ
(هاء): مِنْهُمْاِنْ هُوَقَوْمٍ هادٍ
(عین ): اَنْعَمْتَمِنْ عِلْمٍسَمیعٌ عَلیمٌ
(حاء): وَانْحَرْمِنْحَکیمٍعَلیماً حَکیماً
(غین ): فَسَیُنْغِضُونَیَکُنْ غَنِیّاًاِلهٍ غَیْرِهِ
(خاء): وَالْمُنْخَنِقَةٌمِنْ خَیْرٍقَوْمٌ خَصِمُونَ
ادغامنـون سـاکـن و تـنـویـن در شش حرف (یرملون ) ادغام مى شود و این ادغام در دو حرف (راء و لام )، بدون غُنّه و در چهار حرف بقیّه (یَنْمُو) با غُنّه است .
دو حـرف (مـیم ) و (نون ) داراى این حالت هستند، بویژه چنانچه مشدّد باشند و نیز در هنگام ادغامِ با غُنّه و اخفاى این دو حرف ، غُنّه به میزان دو حرکت ادامه دارد، مانند:
(راء): مَنْ رَحِمَغَفُورٌ رَحیمٌ
(لام ): مِنْ لَدُنْرِزْقاً لَکُمْ
(میم ): مَنْ مَعِىَفَتْحاً مُبیناً
(نون ): اِنْ نَشَاْحِطَّةٌ نَغْفِرْ
(واو): مِنْ وَلَدٍاُمَّةً واحِدَةً
(یاء): مَنْ یَقُولُیَوْمَئِذٍ یَصَّدَّعُونَ
# یـادسـپـارى : در کلمات (قِنْوان ـ صِنْوان ـ دُنْیا ـ بُنْیان ) به سبب آنکه نون ساکن و حروف یرملون (واو، یاء) در یک کلمه قرار گرفته اند، ادغام انجام نمى شود.
در اینجا مراد تبدیل نون ساکن و تنوین به حرف (میم ساکن ) است و آن هم در صورتى است که نون ساکن و تنوین پیش از حرف (باء) واقع گردند، با توجّه به این نکته که میم ساکن ایجاد شده ، در نزد باء (اخفاء) مى شود که باغُنّه همراه است ، مانند:اَنْبِئْهُمْ ـ سَمیعاً بَصیراً ـ مِنْ بَعْدِهِمْ ـ واقِعٌ بِهِمْ
اخفا به معناى (پوشاندن )، حالتى است میان اظهار و ادغام ، همراه با غُنّه بگونه اى که تشدید ایجاد نشود.
نون ساکن و تنوین در نزد پانزده حرف باقیمانده (اخفا) مى شوند.
در هنگام شروع اخفا بدون اینکه زبان به محلّ اداى نون برسد، حرف بعدى به محلّ تلفّظ خود نزدیک شده ، در این حال ، صوت بصورت غُنّه دو حرکت ، ادامه پیدا کرده و آن گاه حرف مابقى به سهولت و آسانى تلفّظ مى گردد.
لازم بـه یـادسـپـارى اسـت کـه کـیفیت اخفا بستگى به نوع حرف مابقى دارد، بدین معنا که اگر حـرف مـابـقـى از حـروف اسـتـعـلا بـاشـد، اخـفـاى نون ساکن و تنوین ، درشت و پرحجم بوده و چنانچه از حروف استفال باشد، اخفا رقیق و نازک خواهد بود.
از مـطـالب فـوق ، روشـن مى شود که اخفاى نون ساکن و تنوین در نزد هر یک از این حروف با دیگرى تفاوت دارد و چه بسا فردى اخفا در نزد حرفى را صحیح انجام دهد، ولى در نزدِ حرف دیگر نتواند بخوبى اخفا نماید. بنابراین ، باید تمامى موارد حروف پانزده گانه ، تمرین شود.
(ت ): اَنْتُمْمَنْ تابَجَنّاتٍ تَجْرى
(ث ): وَالاُْنْثى اَنْ ثَبَّتْناکَخَیْرٌ ثَواباً
(ج ): اَنْجَیْتَنااِنْ جَعَلَخَلْقٍ جَدیدٍ
(د): عِنْدَهُمْمِنْ دُونِهِکَاْساً دِهاقاً
(ذ): فَاَنْذَرْتُکُمْمِنْ ذَهَبٍفى یَوْمٍ ذى مَسْغَبَةٍ
(ز): اَنْزَلَفَاِنْ زَلَلْتُمْنَفْساً زَکِیَّةً
(س ): فَاَنْسیهُمْوَ لَئِنْ سَاَلْتَهُمْفَوْجٌ سَاءَلَهُمْ
(ش ): یَنْشُرْاِنْ شآءَرُکْنٍ شَدیدٍ
(ص ): فَانْصُرْناوَ لَمَنْ صَبَرَقَوْماً صالِحینَ
(ض ): مَنْضُودٍمَنْ ضَلَّعَذاباً ضِعْفاً
(ط): قِنْطاراًاِنْ طَلَّقَکُنَّکَلِمَةٍ طَیِّبَةٍ
(ظ): یَنْظُرُونَمِنْ ظَهیرٌقَوْمٍ ظَلَمُوا
(ف ): اَنْفُسَهُمْکُنْ فَیَکُونُخالِداً فیها
(ق ): تَنْقِمُونَمِنْ قَبْلُسَمیعٌ قَریبٌ
(ک ): اَلْمُنْکَرِمَنْ کانَعُلُوّاً کَبیراً