برخی احتمال داده اند که الفاظ و تنظیم عبارات قرآن وحیانی نباشد، بلکه معانی آن بر قلب پیامبر القا شده و آن حضرت خود آن را در قالب الفاظ درآورده است !
این احتمال از آن جا نشأت گرفته که در تعبیر آیه «فانه نزله علی قلبک » (بقره/97) و نیزآیه «نزل به الروح الا مین علی قلبک » (شعرا/193-194) آمده که قرآن بر قلب پیامبر که جای گاه ادراک درونی است فرود آمده است.
درطول تاریخ بشر همیشه کسانى بوده اند که با تردید به پدیده وحى نگریسته و امکان یا وجـود آن را نـفـى کرده اند. اینها در توجیه افکار غلط خود گاهى پدیده وحى را ناشى از نبوغ بـشـر دانـسته و مى گویند: پیامبران انسانهاى نابغه اى بوده اند که براى نجات انسان ها از دام فـسـاد و تـبـاهـى کوشش نموده و براى اینکه اهداف عالى خود را پیاده کنند، افکار اصلاحى خـود را وحـى الهـى قلمداد نموده و انسان ها را به تبعیت از آنها فراخوانده اند. این عده ، تنها از دیـد مـادّى بـه جـهـان مى نگرند و عالم را محصور در عالم مادّیات و اجسام محسوس مى پندارند و وقوع هر پدیده و حادثه ماوراى طبیعى را انکار مى کنند.
بحث درباره وحی، از این جهت حایز اهمیت است که پایه شناخت کلام خدا به شمار می رود قرآن که بیان گر سخن حق تعالی و حامل پیام آسمانی است، به وسیله وحی نازل شده است وحی همان سروش غیبی است که از جانب ملکوت اعلی به جهان ماده فرود آمده است .